معنی شوریده گردانیدن - جستجوی لغت در جدول جو

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وُ)

پوشیدن. مستور داشتن. نهان داشتن. مخفی گردانیدن: شیر خواست که بر دمنه حال هراس خویش پوشیده گرداند. (کلیله و دمنه)

مخفی کردنمستور داشتن: (شیر خواست که بر دمنه حال هراس خویش پوشیده گرداند)